روشنگری اسطوره یا یک واقعیت است؟

روشنگری به جستجوی معنای زندگی نزدیک است . در مدارس مختلف مذهبی و مدارس فلسفی، درک متفاوتی از این سوال ناخوشایند وجود دارد. آنها تلاش های مردم را برای درک آنچه که یک انسان است و چرا در این سیاره وجود دارد، جمع می کند.

روشنفکر چیست؟

در زندگی عادی، روشنگری به عنوان آگاهیهایی که فرد دریافت کرده، دیدگاه دیگری یا درک جدیدی از چیزهای آشنا به حساب می آید. در مکتب فلسفی و شیوه های معنوی، این پدیده معنای دیگری دارد. در آن، روشنگری به طور مستقیم با معنای زندگی مرتبط است، بنابراین نقش حیاتی در زندگی هر شخص را به عهده می گیرد. از این منظر، روشنگری راهی است از عادی بودن، آگاهی از خود به عنوان بخشی از جهان، حکمت بالاتر و وجود بالاتر.

روشنگری در مسیحیت

مفهوم روشنگري در مسیحیت به طور قابل ملاحظه ای از تفسیر این مفهوم در فعالیت های شرقی متفاوت است. روشنگری در ارتدوکسی تلاش برای تحقق بخشیدن به ذات الهی است، برای نزدیک شدن به خدا تا آنجا که ممکن است و برای تحقق اراده او. به مردان روشنگر ایمان شامل چنین مقدسات می شود: سرویف ساروف ، جان سیلوستوم، سیمون جدید الهی، سرجیوس رادونژ و غیره با تشکر از درک عمیق اراده و فروتنی خداوند، این مقدسین توانستند به روشنگری دست یابند، که خود را در بهبودی بیماران، قیام مردگان و معجزات دیگر نشان داد.

روشنگری در مسیحیت از تعمید روح القدس جدا نیست و با پاکسازی انسان از همه گناه و پر کردن جوهر خود با عشق الهی همراه است. به نظر پدران روحانی ارتدکس، تنها عالی ترین فرد می داند که فرد آماده است تا روشن شود. در این مورد، شما باید به طور کامل به خدا تکیه کنید و سعی نکنید خودتان آن را بدست آورید. واقعیت این است که یک مرد روشن شده است و می تواند با اعمال او شناخته شود: آنها فروتن و هدف می شوند به نفع مردم است.

روشنگری در بودیسم

بر خلاف درک روشنگری در مسیحیت، روشنگری در بودیسم با حوزه احساسی یک شخص مرتبط است. با توجه به سنت بودایی، این حالت با یک احساس خوشبختی غیرقابل تصور همراه است، در کنار آن شادی عادی زمین به عنوان رنج شناخته می شود. وضعیت روشنگری دشوار است در زبان انسانی توصیف شود، بنابراین تنها با کمک معجزات یا استعاره صحبت می شود.

روشنگری بودا شاکیومونی اولین بار در تاریخ بودیسم بود. شاکیموئی توانست رهایی یابد و از جهان آشنا فراتر رود. نیروی اصلی بودا در مسیر روشنگری، مراقبه بود. این کمک می کند تفکر معنوی را از درک منطقی به تجربه شخصی تبدیل کند. شاکیموینی علاوه بر مراقبه، به اهمیت روشنگری روشهای شناختی و رفتاری اشاره کرد.

روشنگری در اسلام

همانند دیگر ادیان، در مرکز اسلام، روشنگری است - یک طرفدار. خداوند فردی را انتخاب می کند که به روشنگری اجازه می دهد. معیار آمادگی برای یک فن به عنوان تمایل فرد برای رسیدن به مرحله جدیدی از توسعه و آمادگی برای آن محسوب می شود. به نفع خدا باز است، قلب انسان یک دنیای جدید را پذیرفته است. شخص روشنفکر در خود توانایی های فوق العاده ای را پیدا می کند که آماده خدمت به مردم است و به همه چیزهای زندگی می دهد.

افسانه روشنگری یا واقعیت؟

روشنگری از یک نقطه نظر علمی کشف چیزی جدید یا متفاوت از چیزهای آشنا است. از این موقعیت، روشنگری در آن چیزی غیرمعمول نیست و کار معمول ذهن ما است. روشهای معنوی، روشنگری معنایی و محتوا دارد. این با نیروهای بالاتر ارتباط برقرار می کند و به مردم کمک می کند تا تعادل روحانی را پیدا کنند و سرنوشت خود را بر روی این سیاره تحقق بخشند.

روشنگری برای بسیاری از افراد مذهبی که خود را به خدمت به خدا و مردم اختصاص داده اند واقعیت است. با استفاده از مثال آموزگاران معنوی روشن، می توانیم محدودیت های آگاهی را گسترش دهیم و قلب خود را به نفع قدرت های بالاتر باز کنیم. برای افرادی که به سمت معنوی زندگی علاقه ندارند، روشنگری به نظر می رسد مانند افسانه است. این دیدگاه ممکن است ناشی از محافظه کاری تفکر و فقدان دانش مربوط به این موضوع باشد.

روانشناسی روشنگری

مسیر روشنگری اغلب با نارضایتی از زندگی و جایگاه آن در آن آغاز می شود. خواندن کتابهای هوشمند، سخنرانیهای روانشناختی و سمینارهای خودمراقبت، گفتگو با افراد عاقل میتواند به فرد کمک کند تا به پاسخگویی به سوالات مورد علاقه نزدیکتر شود، اما این همه فقط آغاز سفر است. جستجو ثابت شخصی برای برآمدگی زندگی آنها یک مغز انسان را به یک درک جدید هدایت می کند. جاده به روشنگری اغلب زمان طولانی و گاهی اوقات حتی یک عمر طول می کشد. پاداش این مسیر ذهن تازه و هماهنگی با جهان است.

روشنگری یا اسکیزوفرنی؟

با این حال ممکن است به نظر می رسد عجیب و غریب، روشنفکری معنوی و اسکیزوفرنی سه شباهت دارد:

  1. انحصار کردن شخصیت از دست دادن خود است.
  2. غربالگری ، ادراک دنیای اطراف به عنوان غیر واقعی و فازی است.
  3. بیهوشی روحی - کاهش قدرت تجربیات عاطفی.

برای تشخیص بین این دو پدیده، مولفه های زیر باید تحلیل شوند:

  1. دلیل علت اسکیزوفرنی اغلب احساسات و احساسات منفی است . علت روشنگری تمایل به ایجاد جهان بهتر است تا شخص روحانی تر شود.
  2. صداها در اسکیزوفرنی یک فرد صداهای فراخوانی می کند که خواستار اقدامات تهاجمی یا نامناسب هستند. یک فرد روشنفکر صدای بالا را می شنود، خواستار خوب یا کمال می شود.
  3. ماموریت در اسکیزوفرنی، منافع فرد در اطراف خود، حتی اگر شخص بیمار خود را به عنوان شخص دیگری ببیند، دور می شود. یک فرد روشنفکر به دنبال کمک به دیگران است.

علائم روشنگری

طرفداران بودیسم می گویند که در لحظات روشنگر بودن، ممکن است در کلمات توضیح داده شود. این به خاطر این واقعیت است که احساسات و احساسات در فرایند روشنگرایی با عواطف معمول ما قابل مقایسه نیستند. از جمله نشانه های روشنگری عبارتند از:

چگونه برای دستیابی به روشنگری؟

فردی که می خواهد به روشنگری دست یابد، باید از طریق چنین مراحل ایجاب کند:

  1. با تمام قلب من تمایل به روشنگری دارم برای این کار، باید روشنایی آگاهی را به عنوان اولویت اصلی قرار دهید.
  2. اعتماد به مسئله روشنگري به قدرت بالاتر . فقط خدا می داند که یک فرد نزدیک به روشنگری است.
  3. سعی کنید زندگی خود را تحت کنترل نیروهای الهی قرار دهید . روح خدا را از طریق فروتنی و تعمیق تماس با کمک دعا و مدیتیشن.
  4. شرکت در توسعه خود، کار بر روی شخصیت خود را . قلب خالص به نفوذ روح بیشتر کمک می کند.

راه روشنگری انسان

معلمان معنوی جنبش های مختلف مذهبی بر این باورند که تکنیک های روشنگری تنها ابزاری هستند که تضمین موفقیت را نمی دهد. روشنگری - به صورت جداگانه، آن را به طور غیر منتظره و هیچ دلیلی دقیق نیست. چنین تکنیک هایی می توانند به یافتن راه مستقیم به روشنگری کمک کنند:

چگونه بعد از روشنگری زندگی کنیم؟

مردم روشنفکر از این سیاره گناهکار به سوی دیگر منتقل نمی شوند. آنها باید در محیطی مشابه در همان محل زندگی کنند. فقط برخی از آموزگاران روحانی که به روشنگری دست یافته اند، به مناطق بیابانی می روند، اما اغلب این کار فقط برای مدتی انجام می شود. مأموریت افراد روشنفکر، دانش جدید و درک جدیدی از زندگی به جهان است. پس از روشنگری، توانایی های جدید می تواند کشف شود که باید برای کمک به دیگران در اطراف آنها مورد استفاده قرار گیرد.

مردم روشنفکر توجه دارند که پس از تجربه معنوی آنها، برای آنها در این دنیا بسیار ساده تر می شود. انها و خواسته های خود را کنترل کن تمام اقدامات. همه چیزهای لازم بدون تنبلی و بی حسی انجام می شود. زندگی هماهنگ و قابل فهم تر می شود. این شخص متوقف می شود نگران کننده و عصبی، به عنوان او شروع به تحقق جوهر زندگی و ماموریت خود را.

کتابهای روشنگری

درباره روشنگری و چگونگی دستیابی به آن، بسیاری از کتابها نوشته شده است. همه آنها به دنبال راه خود در این زمینه هستند و به مرحله جدیدی از توسعه خود می رسند. 5 بهترین کتاب در مورد روشنگری عبارتند از:

  1. هاوکینز D. "از ناامیدی به روشنگری . تکامل آگاهی ". این کتاب روش های عملی را شرح می دهد که چگونه به تحقق معنای وجود آن می رسد.
  2. اکهارت Tolle "قدرت لحظه ای در حال حاضر . " در این کتاب، شخصی که مسیر روشنگري را در یک زبان ساده و جالب گذراند، درباره نحوه رفت و آمد به روشنگری و آگاهی از زندگی سخن می گوید.
  3. جاد McKenna "روشنگری معنوی: یک چیز شر" در این کتاب، بسیاری از افسانه هایی که در اطراف روشنگری رشد کرده اند، از بین می روند. نویسنده تلاش می کند تا به دنبال افرادی آگاهی برای پیدا کردن راه درست و شروع به حرکت در کنار آن.
  4. Nisargadatta Maharaj "من هستم که" . نویسنده، مردم را به فکر سرنوشت واقعی خود می اندازد. او ما را مجبور می کند به داخل نگاه کند و ضرورت مطالعه دنیای درونی ما را تحقق بخشد.
  5. والری Prosvet "روشنگری برای نیم ساعت . " نویسنده معتقد است که خوانندگان توجه خود را به خود جلب می کنند و خود را توسعه می دهند. برای انجام این کار، کتاب انواع تکنیک ها، تکنیک های خودآگاهی و کار بر روی خود را توصیف می کند.